از اواخر قرن نوزدهم که سنگ نوردی به عنوان یک ورزش تفریحی گل کرد، تحت تاثیر فناوری ها و تاکتیک های نو، گرایش های مختلفی پیدا کرد.

امروز رقبای سرسخت بین المللی برای رقابت در المپیک توکیو 2020 لحظه شماری می کنند. به لطف سالن های سر پوشیده صخره نوردی، هر ساله هزاران علاقه مند وارد این رشته ورزشی می شوند. در عین حال، جمعیت رو به رشدی از صخره نوردان به اقصی نقاط دنیا سفر می کنند تا از صخره های بکر و دست نخورده بالا بروند.

برای درک بهتر ورزش صخره نوردی، بد نیست کمی در مورد تاریخچه آن و زبان مخصوص سنگ نوردی صحبت کنیم.

ورزش باستانی

شواهد فراوانی وجود دارد که نشان می دهد فرهنگ های باستانی و پیشا مدرن برای ماجراجویی در راههایی که امروزه به عنوان مسیر فنی شناخته می شوند، دلایلی داشتند. در موستناگ نپال، گور دخمه هایی وجود دارد که فقط با بالا رفتن عمودی از صخره می توان به آنها دست یافت. شواهد زیادی نشان می دهد قبایل آمریکای جنوبی در میان تپه های صخره ای زندگی می کردند. احتمالاً مردم باستان برای حفظ امنیت در ارتفاعات صعب العبور زندگی می کردند.

سه مکان در دنیا به عنوان زادگاه صخره نوردی مدرن شناخته می شوند: منطقه پیک اند لیک در انگلستان، البه سند استون در جنوب شرقی آلمان و دولومیتس در شمال ایتالیا. در اولین دهه از قرن بیستم، پیشکسوتان سنگ نوردی مدرن، سنگ نوردی با ابزارهای جدید مثل کارابین های استیل و میخ حلقه ای را آزمایش کردند.

صخره نوردی آزاد در مقایسه با صخره نوردی با وسایل کمکی

صخره نوردی آزاد به معنی صخره نوردی بدون طناب نیست. صخره نوردی بدون طناب را به اسم فری سولو Free Solo می شناسند که با فیلم برنده اسکار فری سولو معروف شد. این فیلم در مورد صخره نوردی بدون طناب الکس هونولد بر روی دیواره ال کاپیتان در پارک ملی یوسیمیتی است.

صخره نوردی آزاد یعنی صخره نورد تلاش می کند تنها با اتکا به نیروی بدنی خود مسیر را طی کند. سیستم های امنیتی مثل طناب یا تشک بولدرینگ در صورت سقوط استفاده می شوند اما در پروسه صعود هیچ کمکی نمی کنند. اما صخره نوردی با وسایل کمکی به این معنی است که صخره نورد از ابزارهایی استفاده می کند تا راحت تر از دیواره سنگی بالا برود.

از همان روزهای اول ظهور سنگ نوردی، صخره نوردان بر سر ریزه کاری ها با یک دیگر جدل داشتند. در سال 1911، یک صخره نورد آلمانی به نام پل پریوس مقاله ای در مجله جرمن آلپاین منتشر کرد. او در این مقاله از صخره نوردانی که از میخ حلقه ای برای بالا کشیدن خود استفاده می کردند، به شدت انتقاد کرده بود. پریوس در این مقاله نوشته بود:«میخ ها برای مواقع ضروری طراحی شده اند و نباید به عنوان تکیه گاه برای بالا رفتن از صخره مورد استفاده قرار بگیرند.» همین مقاله بحث ها و اختلافات زیادی را میان صخره نوردان در مورد سبک های مختلف سنگ نوردی جرقه زد.

در دهه های اول قرن بیستم، کم کم دانش و تکنیک های متولد شده در نقاط اولیه ظهور سنگ نوردی، به آمریکا، اروپا و مناطق دیگر راه پیدا کرد. در دهه 1930، صخره نوردی به اوج خود رسید؛ زمانی که صعودهای فنی زیادی در اروپا و آمریکای شمالی انجام شد. از اولین صعود به شیپ راک در نیو مکزیکو و دلویس تاور در ویومانگ  گرفته تا صعود به واکر اسپر در کوه های آلپ، همگی در به اوج رسیدن صخره نوردی نقش داشتند.

بولدرینگ: هنر حرکت

در حالی که بیشتر سنگ نوردان، مجذوب چالش های بزرگ و هیجان انگیز می شدند، عده ای از صخره نوردان آزاد  بر روی توسعه مهارت های ورزشی خود با هدف های کوچکتر تمرکز کردند.

بولدرینگ، نوعی صخره نوردی است که بدون طناب بر روی صخره و تخته سنگ انجام می شود. در بولدرینگ هدف ها کوچک و راحت هستند و فرد به راحتی فرود می آید. بولدرینگ از تخته سنگ های Fontainbleau در نزدیکی پاریس و در میانه قرن بیستم ظهور کرد. از آنجایی که بولدرینگ امکان تمرین حرکات پیچیده را بدون نیاز به طناب و تمهیدات ایمنی به سنگ نورد می دهد، بهترین فضا برای رها شدن از محدودیت های صخره نوردی به شمار می رود.

سنگ نوردی

در دهه های 1950 و 1960 یک افسرو نیرو هوایی به نام جان گیل از کلرادو، آموزش بولدرینگ با تکیه بر حرکات ابتدایی ژیمناستیک و بدنسازی را کلید زد. او همچنین از گچ کربنات منیزیوم که ژیمناست ها برای عرق نکردن دست استفاده می کردند، برای بولدرینگ و صخره نوردی استفاده کرد. هر دو نوآوری گیل هم اکنون در تمام دنیا به کار می رود.

تولد دیواره بزرگ

دیواره گرانیتی دره یوسیمیتی در کالیفرنیا، بعد از جنگ جهانی دوم به مهم ترین دیواره برای مسابقات سنگ نوردی تبدیل شد. در اواخر دهه 1940، یک آهنگر سوییسی مهاجر به نام جان سالاث برای صخره نوردی از میخ هایی استفاده کرد که با فولاد ساخته شده بودند. میخ ها در شکاف های صخره کوبیده می شدند و از آنجا که بسیار سخت بودند، کج نمی شدند و تاب بر نمی داشتند. به این ترتیب صخره نوردان می توانستند بارها از همان میخ های فولادی استفاده کنند. ابداع سالاث در کنار نوآوری های دیگر مثل بالابر مکانیکی و ننوهایی که بر رروی قلاب آویزان می شدند، صخره نوردی در یوسیمیتی را به اوج رساندند. در این منطقه صخره های منحصر به فردی مثل هف دم و ال کاپیتان وجود دارد که پیش از این با وسایل کمکی نوردیده می شدند.

سنگ نوردی

70 سال اول صخره نوردی تکنیکال با کمک میخ های کوبیده شده در صخره انجام شد. در واقع میخ ها ابزار اصلی ایمنی برشمرده می شدند. اما در کاتالوگ Chouinard Equipment در سال 1972، ایون کوینارد، تام فارست و دوگ رابینسون ادعا کردند که کوبیدن میخ در شکاف های صخره به مرور زمان دیواره را نابود می کند. آنها پیشنهاد کردند که از آن پس، هم در صخره نوردی آزاد و هم صخره نوردی با وسایل کمکی، استفاده از میخ، قلاب و قرقره های مکانیکی به حداقل برسد.

ابزار و یراق صخره نوردی

تا سال 1970، صخره نوردان آزاد، تمرین حرکات مشکل با استفاده از طناب را نوعی تقلب می دانستند. استفاده از طناب در بولدرینگ هم کاملاً مطرود بود. اما کم کم در دهه هفتاد صخره نوردان استفاده از طناب برای تمرین حرکات دشوار را آغاز کردند. در حالی که طناب به بدنشان وصل بود، بارها و بارها حرکتی را انجام می دادند و برای استراحت به طناب تکیه می دادند.

در دهه 1970 صخره نوردان در وردن جورج فرانسه که شبیه به گرند کنیون بود، دست به اقدام جالبی زدند. آنها با استفاده از میخ های دائمی و طناب از بالای صخره های بسیار بلند سقوط می کردند و سپس از پایین به بالا صخره نوردی می کردند. در دهه 1980، در اسمیت راک هم از همین تکنیک سقوط و صعود استفاده شد.

استفاده از طناب و سقوط از صخره کم کم موجبات شکل گیری اصول صخره نوردی با ابزار را فراهم کرد. به این ترتیب صخره نوردی به یک ورزش چالشی تبدیل شد که در مواقع ضروری صخره نورد می توانست با استفاده از وسایل کمکی از خود مراقبت کند. در صخره نوردی سنتی، صخره نوردان هر بار میخ ها را می کوبیدند و در آخر می کندند و با خود می بردند.

درجه سختی مسیر

صخره نوردان از سیستم فنی پیشرفته ای برای درجه بندی سختی و آسانی مسیرها استفاده می کنند. در آمریکای شمالی درجه بندی بولدرینگ با حرف v آغاز می شود و شامل بازه V0 تا V16 می شود. درجه بندی صخره نوردی سنتی با عدد 5 شروع می شود و از 5.0  تا 5.15 را شامل می شود. این درجه بندی می تواند با حروف a,b,c,d تکمیل شود و جزییات دقیق تری به صخره نورد ارائه کند. درجه بندی صخره نوردی با وسایل کمکی با حرف A آغاز می شود و از A0 شروع می شود و با A5 پایان می یابد. در صخره نوردی سنتی گاهی از حروف PG,R,X استفاده می شود تا جدی بودن خطر سقوط نشان داده شود.

باب شدن سالن های سنگ نوردی

در سال 1939 بود که صخره نوردان دیوارهای دو دانشگاه را برای سنگ نوردی مناسب دیدند: دانشگاه لیدز در انگلستان و دانشگاه واشنگتن. دیوارهای سنگی این دو دانشگاه به پاتوق صخره نوردان تبدیل شده بود. در دهه 1980 اولین سالن سرپوشیده سنگ نوردی ساخته شد و تا اواسط دهه 90 در اروپا و آمریکا پخش شد. اولین نسلی که صخره نوردی سالنی را تجربه کردند، واقعاً سختی کشیدند. حفره ها و برآمدگی های دست ساز، تهویه هوای ضعیف و نوارهای رنگی مشخص کننده مسیر تمام امکاناتی بودند که در اختیار سنگ نوردان گذاشته می شد.

سنگ نوردی

در حال حاضر، دیواره ها و دستگیره ها به صورت صنعتی تولید می شوند و مسیرها با فناوری های پیشرفته تعیین می شوند. در واقع می توان گفت اخیراً صخره نوردی سالنی به درجه پختگی رسیده است.

مسابقات المپیک

سالن های صخره نوردی تلاش کردند تا با وارد کردن صخره نوردی به رویدادهای محلی و رقابت های جام جهانی، صخره نوردی را به یک ورزش سازمان یافته تبدیل کنند. در سال 1988 مسابقه بین المللی صخره نوردی بر روی دیواره 110 فوتی در ایالت یوتا برگزار شد. این مسابقه راه را برای حضور صخره نوردی در جام جهانی IFSC و در نهایت المپیک توکیو 2020 هموار کرد.

برای رقابت در المپیک، صخره نوردان در سه رشته مسابقه می دهند: بولدرینگ، صخره نوردی با وسایل کمکی و صخره نوردی سرعتی. تنها یک مدال برای صخره نوردی در نظر گرفته شده است. امید می رود که در المپیک های بعدی هر رشته مدال مخصوص خودش را داشته باشد.

احیای دیواره بزرگ

مسابقات صخره نوردی نشان می دهد که صخره نوردی های تخصصی چه سمت و سویی گرفتند. اما اخیراً صخره نوردی آزاد بر روی دیواره بزرگ مجدداً ترند شده و امکان دارد گرایش های جدیدی متولد شوند.

با تلاش تامی کلدول و برادران آلمانی الکس و توماس هابر، دره یوسیمیتی در دهه 2000 وارد عصر طلایی خود شد. کلدول و برادران هابر با ترکیب تاکتیک های صخره نوردی کمکی و مسیرهای صخره نوردی سنتی بر روی دیواره ال کاپیتان، مسیرهایی با درجه سختی 5.13 و  5.14  درست کردند. به این ترتیب نسل جدید صخره نوردان بسیار ترغیب شدند که این مسیرهای چالشی را طی کنند.

نکته قابل توجه این است که مسیرهای این چنینی خیلی زود از حالت تفریحی خارج شده و به مسیرهای جدی و چالشی تبدیل شدند. کلدول می گوید:«خیلی از صخره نوردان سالنی، حرکاتی که در سالن آموزش دیده اند را بر روی دیواره بزرگ گرانیتی پیاده می کنند و موفق هم می شوند.»

تخته سنگ بکر

در حال حاضر 450 سالن صخره نوردی در آمریکا وجود دارد و روز به روز بر تعداد آنها افزوده می شود. صخره نوردی دیگر به عنوان یک ورزش جذاب جای خود را در میان مردم باز کرده و طرفداران زیادی دارد. رشد بی رویه صخره نوردی در سال های گذشته، سبب شده صخره های طبیعی جمعیت زیادی را به خود جذب کنند و همه به دنبال صخره های بکر و خلوت هستند.

در آینده صخره های بکری که نسل های قبلی سوارخ سوراخشان نکرده اند، با استقبال گسترده ای مواجه خواهند شد.

مایک لیبکی، صخره نورد و جستجوگر نشنال جوگرافی می گوید:«نمی توانید از خانه بیرون بروید و یک اورست جدید کشف کنید. اما هنوز صخره های مناسب بولدرینگ و دیواره های بزرگ بکر در طبیعت وجود دارند. همین جستجو در طبیعت اسرار آمیز قسمتی از ماجراجویی است.»

منبع